در برخی نقاط جهان، ساختوساز هنوز عمدتاً تحت سلطهی سیستمهای تر است؛ بتن، مصالح بنّایی و مواد سیمانی که در محل ریخته میشوند، عملآوری (کیور) میگردند و ثابت میمانند. در حالی که این روش مدتهاست در برخی کشورهای جنوبشرقی آسیا مانند سنگاپور، تایلند، مالزی و چین رایج میباشد، در بیشتر این مناطق یک ویژگی مشترک دیده میشود: نیروی کار نسبتاً ارزان است. این موضوع یکی از دلایلی است که باعث میشود بتن گزینهای در دسترستر باشد، چرا که یکی از معایب اصلی بتن، هزینه بالای نیروی کار در اجرای آن است. در نتیجه، در چنین شرایطی بتن به عنوان سیستمی ارزانتر و کارآمدتر برای ساختوساز مطرح میشود.
با این حال، در این منطقه هنگام استفاده از این مصالح ساختوساز مرطوب، توجه کافی به جنبههای پایداری نمیشود. اغلب معایب چشمگیر چرخهی عمر این مصالح و دشواری بازیافت آنها بدون افت کیفیت نادیده گرفته میشود. در بسیاری موارد، بازیافت بتن و مصالح مشابه تنها به شکل «downcycling» انجام میشود؛ یعنی تبدیل مواد به محصولی با کیفیت و ارزش کمتر نسبت به مادهی اولیه (برای مثال، استفاده از بتن خردشده صرفاً به عنوان پرکننده یا شن و ماسه). همین موضوع باعث شده است که بتن و مصالح مشابه، به یکی از غیرپایدارترین گزینهها برای ساختوساز تبدیل شوند.
ساختوساز خشک (سیستمهایی که با قطعات پیشساخته، غالباً مدولار، مانند صفحات گچی، تیرکهای فولادی و پانلهای سبک ساخته میشوند) جایگزینی ارائه میدهد که کارآمد، قابل تطبیق و بهطور قابل توجهی پایدارتر است. با این حال، پذیرش این روش در اقلیمهای گرم و مرطوب به سرعتی که انتظار میرود نبوده است.
سؤال این است که چه دلایلی باعث مقاومت در برابر پذیرش این روش میشوند، و آیا ساختوساز خشک میتواند خود را به عنوان یک راهحل مؤثر برای ساخت پایدارتر در این مناطق ثابت کند؟
در مناطق نیمهگرمسیری، روشهای ساختوساز مرطوب مدتهاست که شیوه غالب ساختوساز بودهاند؛ تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اقلیمی و حتی فرهنگی. زمانی که نیروی کار فراوان و دستمزدها پایین بود، روشهای کاربرگیر مانند قالببندی بتن و بنایی در محل از نظر عملی و مالی منطقی بودند.
بتن بهویژه حسی از دوام و ماندگاری منتقل میکند که برای سازندگان و کاربران نهایی جذاب است. در بخشهایی از جنوب چین، رایج است که خریداران بالقوه برای اطمینان از استحکام دیوارها، به آنها ضربه بزنند — صدای توخالی نشانه ناپایداری است، در حالی که صدای سنگین و محکم باعث ایجاد اعتماد به پایداری می شود.
این سنت بازتاب یک ضربالمثل محلی در بازار مسکن است: خریدن آجر؛ عبارتی که مالکیت خانه را با استحکام مصالح سنگین و محکم برابر میداند؛ نمادهایی از ثبات، ماندگاری و ارزش.
فراتر از این ترجیحات اجتماعی-اقتصادی، ساختوساز تر مزایای فنی ملموسی نیز دارد. زمانی که لجستیک طراحی و استراتژیهای سازهای تعیین شدند، سیستمهای تر ( بهویژه بتن ریختهشده در محل) میتوانند سریع و با تکرار بالا اجرا شوند. بر خلاف فولاد که در اشکال و ابعاد استاندارد متنوعی تولید میشود و گاهی خطاهای هماهنگی ایجاد میکند، بتن پس از استاندارد شدن نسبتهای مخلوط، قالببندی و جزئیات میلگرد در سراسر پروژه، یک سیستم یکنواختتر ارائه میدهد. این یکنواختی، یکی از دلایل جذابیت گسترده آن در صنعت ساختمان است.
علاوه بر این، ساختوساز تر ذاتاً مقاوم در برابر حریق و از نظر سازهای مستحکم است و اغلب با یک مصالح، چندین نیاز عملکردی را برآورده میکند. جرم مصالح تر همچنین هیچ حفره یا فضای خالی باقی نمیگذارد، که این باعث کاهش فرصتهای آلودگی توسط حشرات یا رشد کپک میشود؛ مسائلی که در اقلیمهای مرطوب نیمهگرمسیری اهمیت بالایی دارند. این ویژگیها به تثبیت شهرت بتن به عنوان مصالح انتخابی کمک کردهاند، بهویژه در بافتهای شهری متراکم که پوستههای ساختمان باید با گرما، رطوبت و آفات مقابله کنند.
با گذشت زمان، این امر باعث ایجاد یک اکوسیستم تثبیتشده شده است: تولیدکنندگان، پیمانکاران و معماران تخصص عمیقی در زمینه ساختوساز تر به دست آوردهاند — از کالیبراسیون جزئیات میلگرد تا مسیرگذاری خطوط پمپ بتن. حتی زیرساختهای تولید (از کارخانههای بچینگ تا کارخانجات سیمان) به گونهای توسعه یافتهاند که از این سیستم یگانه پشتیبانی کنند. در واقع، چین همچنان بزرگترین تولیدکننده سیمان جهان است و صنعتی را تغذیه میکند که به شدت به این مصالح وابسته است. کل زنجیره ارزش ( از منطق طراحی تا شبکههای تأمین) باعث شده است که جایگزینی ساختوساز تر دشوار باشد، حتی زمانی که هزینههای زیستمحیطی آن آشکارتر میشوند.
با وجود تصور عمومی از توخالی بودن و عدم ماندگاری (ویژگیهایی که مدتها کاربران را در بسیاری از نقاط آسیا دلسرد کردهاند) ساختوساز خشک پتانسیل شگفتانگیزی دارد، حتی در اقلیمهای نیمهگرمسیری. در حالی که قاببندی سنتی چوبی ممکن است در مناطقی با رطوبت دائمی بالای ۸۰٪ مشکل داشته باشد، تیرکهای فولادی جایگزینی مقاوم ارائه میکنند. اگرچه این سیستمها اغلب به دلیل پل حرارتی و چالشهای عایقبندی مورد انتقاد قرار میگیرند، این مشکلات میتوانند با جزئیات دقیق و ترکیب لایهای مصالح بهطور مؤثر کاهش یابند؛ موضوعی که با پذیرش گسترده روشهای ساخت خشک در اروپا ثابت شده است.
یکی از مزایای اصلی سیستمهای خشک در کارایی آنها نهفته است. ضایعات در محل به طور چشمگیری کاهش مییابد: موادی مانند صفحات گچی و تیرکهای فلزی را میتوان با دقت برش داد، در نقاط دیگر پروژه دوباره استفاده کرد یا برای استفادههای بعدی ذخیره نمود.
در مقابل، مصالح تر مانند بتن و گچ باید در چارچوب زمانی مشخصی مخلوط و استفاده شوند. پس از گیرش، هر مقدار باقیمانده قابل استفاده نخواهد بود. پیچیدگی بیشتر این فرآیند به دلیل ناهمگنی در مخلوطسازی مصالح مرطوب ایجاد میشود که میتواند باعث تفاوت قابل مشاهده در بافت و رنگ شود؛ مسألهای که به ویژه در سطوح بیرونی نامطلوب است.
در نتیجه، پیمانکاران اغلب برای جلوگیری از کمبود مصالح، مقادیر اضافی تهیه میکنند و جریان ثابتی از ضایعات ایجاد میشود. اگرچه این ضررهای روزانه ممکن است جزئی به نظر برسند، اما در طول زمان تجمع مییابند و مزایای پایداری بلندمدت ساختوساز خشک را نشان میدهند.
شاید قانعکنندهترین استدلال زیستمحیطی برای ساختوساز خشک در چرخه عمر مصالح آن نهفته باشد. فولاد یکی از قابل بازیافتترین مصالح ساختمانی است: در پایان عمر یک ساختمان، تیرکهای فولادی میتوانند ذوب و دوباره با حداقل کاهش کیفیت شکلدهی شوند؛ فرآیندی که بهطور واقعی یک چرخه بسته ایجاد میکند.
قابلیت بازیافت صفحات گچی نیز در حال بهبود است و فناوریهای نوظهور کمک میکنند تا ضایعات تخریب از محل دفن زباله دور شوند. در مقابل، بتن (با وجود دوام استثنایی) به ندرت به شیوهای صحیح بازیافت میشود. در بهترین حالت، بتن به صورت downcycling به سنگدانه برای مخلوطهای جدید تبدیل میشود. تخریب سازههای بتنی مقادیر قابل توجهی آوار، گرد و غبار و صدا تولید میکند، در حالی که فرآیند تولید سیمان همچنان یکی از بزرگترین منابع انتشار CO₂ در جهان است.
قابلیت انطباق یکی دیگر از نقاط قوت کلیدی است. ساختوساز تر ذاتاً انعطافناپذیر است؛ پس از ریخته شدن یا گچکاری دیوار، تغییر آن اغلب نیازمند نیروی کار زیاد، اختلال در فضا و در بسیاری موارد غیرممکن از نظر سازهای است. در مقابل، سیستمهای خشک برای تغییر طراحی شدهاند. دیوارهای ساختهشده با تیرکهای فولادی میتوانند برای تعمیرات باز شوند، با خدمات جدید تنظیم شوند یا به طور کامل بدون پیامدهای مخرب تخریب بازپیکربندی شوند. در محیطهای شهری با تغییرات سریع، جایی که فضاها باید بازطراحی و دوباره برنامهریزی شوند، این سطح از انعطاف اهمیت حیاتی دارد. جای تعجب نیست که دیوارهای فولادی در فضاهای داخلی تجاری حتی در مناطق نیمهگرمسیری رایج هستند. با این حال، ساختوساز خشک هنوز در بخش مسکونی جایگاه گستردهای پیدا نکرده است؛ حتی اگر این بخش بیش از نیمی از خروجی ساختوساز را در چین تشکیل دهد.
فراتر از پایداری و انعطافپذیری، ساختوساز خشک کنترل کیفیت و دقت بالاتری در اجرا و پایان کار ارائه میدهد. اکثر اجزای خشک در کارخانه و در محیطهای کنترلشده تولید میشوند که موجب دقت بالا و یکنواختی میگردد. در مقابل، ساختوساز تر اغلب منجر به سطوح ناصاف و غیر قائم میشود، که طراحان و پیمانکاران را مجبور میکند که با حالتی کمتر از ایدهآل آن را در محل تطبیق دهند. برای مالکان خانه، این ناهماهنگیها مزاحمت دائمی ایجاد میکنند و نصب قفسهها، کابینتها یا دستیابی به جزئیات تمیز را دشوار میسازند. با ساختوساز خشک، پایان کارها معمولاً صافتر و قابل اعتمادتر هستند. و وقتی ناهماهنگی رخ میدهد، منطبق سازی آن بسیار آسانتر است: پنلهای گچی میتوانند دوباره نصب یا تراز شوند، در حالی که اصلاح ایرادات بتن گیرش کرده غالباً غیرممکن است.
اقلیمهای نیمهگرمسیری چالشهای مشخصی ایجاد میکنند اما همزمان فرصتهای منحصربهفردی نیز به همراه دارند. با ادامهی شهری شدن و متراکم شدن شهرها در این مناطق، روشهای ساختوساز می بایست نه تنها برای پاسخ به تقاضای فزاینده، بلکه با انعطاف و پایداری بیشتر تکامل یابند.
اگرچه هنوز بهطور کامل از ساختوساز خشک استفاده نمیشود، این روش مسیر جذابی برای آینده ارائه میدهد: مسیری که با اقتصادهای چرخشی، طراحی قابل تطبیق و بهرهوری مصالح همراستا است.
با این حال، تغییر فرهنگ ساختوساز زمانبر است. این فرآیند نیازمند بازنگری در جزئیات معمول طراحی، معرفی روشهای جدید اجرا به سازندگان، و حتی تغییر در تولید برای پاسخ به نیازهای مصالح متفاوت است. این تحول یکشبه رخ نخواهد داد، اما حرکت تدریجی و هدفمند به سمت ساختوساز خشک (به ویژه در حوزههایی مانند بازسازی، استفاده تطبیقی و اجرای داخلی فضاها) میتواند زمینه را برای آیندهای هوشمندتر و پایدارتر در ساختمانسازی فراهم کند.