در فیلم “دایی من” ساخته ی ژاک تاتی (۱۹۵۸)، معماری خود به یک شخصیت تبدیل میشود: درهای کشویی، فوارههای خودکار، دروازههایی که صداهای مکانیکی تولید میکنند، دستگاههایی که هم ساکنان را مجذوب و هم آزار میدهند. کمدی از این واقعیت ناشی میشود که این سیستمهای به ظاهر بیاهمیت بهطور غیرمستقیم زندگی روزمره را شکل میدهند. بیش از شش دهه بعد، این مشاهده بهنظر پیشگویانه میرسد. در ساختمانهای معاصر، سیستمهای بیشماری بهطور خودکار و بیصدا کار میکنند و زمانی که بهدرستی عمل میکنند، نادیده گرفته میشوند. در میان آنها، درهای خودکار که بهطور سنتی بهعنوان عناصر ثانویه دیده میشدند، به بخشی از یک «زیرساخت نامرئی» جدید تبدیل شدهاند: سیستمهای متصل، کارآمد و هوشمند که از راحتی، پایداری و تابآوری عملیاتی پشتیبانی میکنند.
وقتی به عملکرد معماری فکر میکنیم، درهای ورودی بهندرت در اولویتها قرار میگیرند. در نگاه اول، آنها بهنظر میرسند که محدود به باز و بسته شدن مکرر در طول روز هستند. اما در گذار به معماری پایدار و هوشمند، این سیستمها وظایف جدیدی بهعهده گرفتهاند: آنها اکنون گرههای فعال در شبکههای دیجیتال هستند. مجهز به پلتفرمهای اینترنت اشیاء (IoT)، درهای خودکار میتوانند دادههای زمان واقعی در مورد الگوهای استفاده ارسال کنند، نیازهای نگهداری را پیشبینی کنند و بهصورت از راه دور نظارت یا تنظیم شوند. این اتصال زمان خرابی را کاهش میدهد، عمر تجهیزات را افزایش میدهد و هزینههای نگهداری اصلاحی را کاهش میدهد، در حالی که در عین حال درها را به حسگرهای ساختمان تبدیل میکند که دادههای ارزشمندی برای سیستمهای مدیریت ساختمان (BMS) تولید میکنند. یکپارچهشده با سیستمهای تهویه مطبوع (HVAC)، روشنایی و امنیت، آنها به بخشی از یک اکوسیستم هوشمند تبدیل میشوند که از تجربه ی کاربری و عملیات روزانه ی ساختمان پشتیبانی میکند.
یکی از پیشرفتهای مهم، ecoLOGIC است، یک راهحل مبتنی بر هوش مصنوعی از ASSA ABLOY برای درهای کشویی خودکار. این سیستم رفتار درب را بهطور پویا تنظیم میکند، مانند سرعت و زمان باز بودن، بر اساس جریان پیادهروی، شرایط جوی و دمای بیرون، تعادل بین تجربهی کاربری و کارایی انرژی را برقرار میکند. به عبارت دیگر، این سیستم هدررفت انرژی را در هنگام باز شدن و همچنین تقاضا بر سیستمهای گرمایش یا سرمایش را کاهش میدهد.
آزمونها نشان میدهند که صرفهجویی تا ۱۴,۰۰۰ کیلووات ساعت در سال برای هر ورودی در فروشگاههای متوسط، همراه با کاهش ۲ تا ۷ درصدی در چرخههای باز شدن، امکانپذیر است. این نه تنها عمر درها را در محیطهای پرتردد افزایش میدهد، بلکه این سیستم گواهینامه ی GreenCircle را برای کارایی انرژی اثباتشده دریافت کرده است. این راهحل همچنین گواهینامه ی ISO 27001 را برای امنیت دادهها دارد و بهطور مستقل از شبکه ی IT محلی از طریق یک دروازه با مودم سلولی و سیمکارت عمل میکند. این بدان معناست که سیستم میتواند به سرعت پیادهسازی شود، بدون نیاز به یکپارچهسازیهای پیچیده، در حالی که یکپارچگی دادهها و امنیت سایبری را حفظ میکند . ecoLOGIC همچنین اولین نشان آزمون TÜV SÜD را برای هوش مصنوعی دریافت کرده است که بهطور مستقل عملکرد و قابلیت اطمینان را تأیید میکند.
تأثیر این سیستمها را میتوان در بخشهای مختلف مشاهده کرد: در مراقبتهای بهداشتی، درهای خودکار عملیات بهداشتی و بدون تماس را تضمین میکنند، خطرات آلودگی را کاهش میدهند و زمانی که با نظارت IoT ترکیب میشوند، قابلیت اطمینان را در مناطق بحرانی مانند اتاقهای عمل و بخشهای مراقبت ویژه تضمین میکنند؛ در لجستیک، نظارت بر چرخههای باز و بسته شدن جریان کالا را بهینه میکند و هدررفت انرژی را در محیطهای کنترلشده ی دما، مانند انبارهای سرد، کاهش میدهد؛ و در حملونقل، نظارت از راه دور وقفهها را در ایستگاهها و فرودگاهها به حداقل میرساند و حرکت مداوم مسافران را در زیرساختهایی که نمیتوانند زمان خرابی را تحمل کنند، تضمین میکند.
این مثالها نشان میدهند که چگونه درهای خودکار دیگر جزئیات ثانویه نیستند و به زیرساختهای ضروری برای عملیات ساختمانهای پیچیده تبدیل شدهاند.
ecoLOGIC طراحی شده است تا پایداری را به بخشی جداییناپذیر از ساختمان تبدیل کند، نه یک فکر ثانویه. با مدیریت هوشمندانه ی نحوه ی عملکرد ورودیهای خودکار، هدررفت انرژی غیرضروری را کاهش میدهد، ردپای کربن را پایین میآورد و عمر درب را افزایش میدهد، در حالی که جریان معماری و راحتی را حفظ میکند. این ابزاری را در اختیار معماران و مدیران تأسیسات قرار میدهد که از عملیات پایدار در طراحی ساختمانهای مدرن پشتیبانی میکند.
مارتین ساگنریوس، رئیس خدمات دیجیتال سیستم های ورودی ASSA ABLOY
با ترکیب اتصال و آگاهی محیطی، سیستمهای ورودی خود را به نوع جدیدی از جزئیات معماری تبدیل میکنند: بیصدا عمل میکنند، اما بهطور قاطعانه، بهعنوان بخشی از زیرساخت پنهان ساختمانهای هوشمند. در حالی که به تقاضاهای فوری برای کارایی پاسخ میدهند، این فناوریها همچنین به تغییر فرهنگی در نحوه ی درک معماری اشاره دارند، بهعنوان یک شبکه ی یکپارچه از سیستمها که با هم ساختمانها را ایمنتر، کارآمدتر و انسانیتر میکنند. اگر در فیلم “دایی من” شوخی در نشان دادن نحوه ی شکلدهی درها و دستگاهها به زندگی بهصورت کاریکاتوری بود، امروز همان درک عمق پیدا میکند و به ما یادآوری میکند که حتی بیاهمیتترین عناصر معماری میتوانند هوش داشته باشند و نقش مرکزی در آینده ی شهرها ایفا کنند.